صفحه 289
مسئله 1894- ضمانت بر سه قسم است و هر سه قسم
هم صحيح است:
1- شخصى ضامن ديگرى مىشود كه بدهى او را
بدهد، در اين قِسمِ ضمانت، بدهى بدهكار به ذمّۀ ضامن منتقل مىشود و بدهكار برئالذّمّه
مىشود.
2- شخصى ضامن ديگرى مىشود كه اگر در دادن
بدهى كوتاهى كرد يا نتوانست آن را بپردازد، طلبكار طلب خود را از ضامن بگيرد.
3- شخصى ضامن كسى شود كه اگر خرابى به بار
آورد يا مرتكب خيانتى شود، خسارت آن را بپردازد؛ مثلاً بگويد اين كارگر را استخدام
كن و اگر دزديد يا خسارت ديگرى رسانيد، من ضامن هستم.
مسئله 1895- در ضمانت لازم نيست لفظ عربى
باشد، بلكه با هر لفظى يا عملى باشد كفايت مىكند.
مسئله 1896- ضامن و طلبكار بايد رشيد باشند و
كسى هم آنها را مجبور نكرده باشد و بتوانند در اموال خود تصرّف كنند، ولى اين شرطها
در بدهكار نيست، پس اگر كسى ضامن شود كه بدهى بچّه يا ديوانه يا سفيه يا محجور را
بدهد و طلبكار قبول كند، ضمانت صحيح است، گرچه محجور باز در اموال خود نمىتواند
تصرّف كند.
مسئله 1897- در ضمانت بايد طلبكار و بدهكار و
جنس بدهى معلوم باشد، و لو اجمالًا؛ مثلاً اگر كسى از ديگرى صد من گندم و ده هزار
تومان پول طلبكار باشد و شخصى بگويد من ضامن يكى از دو طلب تو هستم، صحيح است و
طلبكار مىتواند يكى از دو طلب را از ضامن بگيرد.
مسئله 1898- اگر طلبكار طلب خود را به ضامن
ببخشد، ضامن نمىتواند از بدهكار چيزى بگيرد.
مسئله 1899- عقد ضمانت، عقد لازم است و
نمىتوانند آن را به هم بزنند مگر با رضايت يكديگر، و يا شرط كرده باشند كه هر وقت
بخواهند آن را به هم بزنند، و يا ضامن نتواند طلب طلبكار را بدهد و طلبكار
نمىدانسته و بعد ملتفت شده است.
صفحه 290
مسئله 1900- هرگاه انسان در موقع ضامن شدن
بتواند طلب طلبكار را بدهد، گرچه بعد فقير شود، طلبكار نمىتواند ضامن بودن او را
به هم بزند و طلب خود را از بدهكار اوّل مطالبه نمايد، و همچنين است اگر در آن
موقع نتواند طلب او را بدهد، ولى طلبكار بداند و به ضامن شدن او راضى شود.
مسئله 1901- اگر كسى با اجازۀ بدهكار ضامن
شود كه بدهى او را بدهد، مىتواند مقدارى را كه ضامن شده از او مطالبه نمايد، امّا
اگر بدون اجازۀ بدهكار ضامن شود، نمىتواند چيزى از او بگيرد.